جان این عالم فدای تو کجاهستی عزیز؟

ازمیان جمع ماغایب چراهستی عزیز؟

تا به کی پس انتظارتوکشیم ای پشت ابر؟

پشت ابری گم ولیکن خودنما هستی عزیز

شعله ور گشته است این قلبم زعشق بودنت

حاضری اما زدرک ما فرا هستی عزیز

انتظارت می کشم ای غایب از چشم جهان

بخششی مولا تواندر بند ماهستی عزیز

گربگویم راست غایب ما وحاضر هست او

خود به عمق ماجرابس آشناهستی عزیز

من نمی دانم کدامین جمعه می آیی زراه!!!

توبه دردمنتظرهایت دواهستی عزیز

ما چو یعقوبیم ودراین کلبه احزان حزین

کلبه مارا سروسامان صفا هستی عزیز

گرچه این بی نام ناقص کرد وصفت عذر خواست

هرچه وصفت من کنم بی انتها هستی عزیز