سلام؛

پس از چندی تأخیر در بروز رسانی وبم ،می خوام چند تا از رباعی های خودم رو براتون بذارم.امید آنکه خوشتون بیاد!

عشق تو چو هست پس عبادت ممنوع

غیر از تو به آنچه هست عـادت ممنوع

گفتـــــــــــم بگذار نوشــم از جام لبـت

گفتی که نخست بنده سبـقت ممنوع !!!

...............................................

بی تو یک لحظه رها از قفس غم نشوم

جز به تعظیم تو من دربر کس خم نشوم

به هوای لب چون سیب تو ای حـــــوّایم

ترسم آخر که کم از حضـــرت آدم نشوم

...............................................

مانند عقـــــــاب عاشق پـروازم

با عشق هزار دام ره می سازم

تو در صدد فرار و من از پـــی تو

با سرعت باد همچنان می تازم

...............................................

باز دلم را غم یــــــــاران گرفت

دل به ستوه آمد و باران گرفت

پلک فرو بستم و غم در دلـــم

با کمک خاطره ها جان گرفت