گفت: خیلی می ترسم؛
گفتم: چرا؟
گفت: چون از ته دل خوشحالم، این جور خوشحالی ترسناک است…
پرسیدم: آخه چرا؟
جواب داد: وقتی آدم این جور خوشحال باشد
سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد!

کتاب «بادبادک باز»

من هم خیلی خوشحال بودم.. خیلی!