ابیات قرآنی
حافظ در اشعارش، داستانهای زیادی را به ویژه از قرآن نقل میکند؛ آن هم
در ابیاتی بسیار کوتاه. یعنی گاه حتی با یک بیت، اشاره مستقیم دارد به
داستانی قرآنی؛ به نمونههای زیر دقت کنید:
«یوسف گمگشته باز آید به کنعان
غم مخور»؛ یا «عزیز مصر به رغم
برادران غیور / ز قعر چاه برآمد به اوج ماه رسید» که اشاره مستقیم
به داستان حضرت یوسف دارد.
«ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی
برکند
چون تو را نوح است کشتیبان ز
توفان غم مخور»
که اشاره به داستان حضرت نوح دارد.
چند نمونه از ابیات حافظ که از آیات قرآن الهام گرفته شده
«نشاط عیش و جوانی چو گل غنیمت
دان
که حافظا نبود بر رسول غیر بلاغ»
اشاره به آیه: «وَ ما عَلَی الرَّسُولِ اِلّا الْبَلاغُ
الْمُبینُ...؛ و بر پیامبر [خدا] جز ابلاغ آشکار [وظیفهای] نیست.»
(عنکبوت: 18)
«نظر کردن به درویشان منافی
بزرگینیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با
مورش»
اشاره به آیات: «حَتّی اِذا اَتَوْا عَلی وادِ النَّمْلُ قالَتْ
نَمْلَةٌ...؛ تا آنگاه به وادی مورچگان رسیدند، مورچهای [به
زبان خودش] گفت: ...» و «فَتَبَسَّمُ ضاحِکاً مِن قَوْلِها...؛
[سلیمان] از گفتار او دهان به خنده گشود و ...». (نمل: 18 و 19)
«ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان
را»
اشاره به آیه: «وَ قالَ اَلْمَلِکُ ائْتُونی بِهِ
اَسْتَخْلِصْهُ...؛ و پادشاه گفت: او را نزد من آرید تا وی را
خلاص کنم». (یوسف: 54)
شعر حافظ و احادیث
«گر چه شیرین دهنان پادشهانند
ولی / او سلیمان زمانست که خاتم با اوست»
اشاره به روایتی از امام صادق(ع): «عصای موسی و انگشتر سلیمان
در دست او [امام زمان] خواهد بود».
«تو خود چه لعبتی ای شهسوار
شیرین کار
که در برابر چشمی و غایب از
نظری»
اشاره به روایتی از امام علی(ع): «هنگامی که امام غایب، از
دیدهها پنهان شود و مردم از غیبت او از حد شرع بیرون روند، توده مردم خیال
میکنند که حجت خدا از بین رفته و امامت باطل شده است. سوگند به خدای علی
در چنین روزی «حجت خدا در میان آنهاست، در کوچه و بازار آنها گام برمیدارد
و بر خانههای آنها وارد میشود...».
«در این شب سیاهم گم گشت راه
مقصود
از گوشهای برون آی ای کوکبِ
هدایت»
اشاره به روایت امام زین العابدین: «فتنههایی چون امواج تاریک
شب بر آنها هجوم میآورد که کسی از آنها رهایی نمییابد، بجز افرادی که
خداوند از آنها پیمان گرفته است، آنها شعلههای هدایت و سرچشمههای دانش و
فضیلت هستند، که خداوند آنها را از هر فتنه تاریک نجات میدهد.
شناخت حافظ هنگامی میسر است که با فرهنگ حافظ آشنا باشیم و برای این
آشنایی، نخست باید عرفان او را درک کنیم. برای شناخت حافظ دو راه بیشتر
نداریم؛ یا اینکه تاریخِ حافظ را مطالعه کنیم، یعنی اینکه ببینیم تاریخْ،
حافظ را چگونه معرفی میکند و مردم زمانش و شاعران و ادیبان معاصرش درباره
او چه میگفتند و یا اینکه سراغ دیوانش برویم و در لابهلای غزلیاتش سرک
بکشیم.
منبع : پایگاه حوزه