زمین - ماه - خورشید
ای ماه بایست تا نگاهت بکنیم
گاوی، شتری ذبح به راهت بکنیم
خورشید که چادرشب از سر انداخت
شرمنده که بایِست سیاهت بکنیم
مسلم سلیمانی – 8 اردیبهشت 1392
ای ماه بایست تا نگاهت بکنیم
گاوی، شتری ذبح به راهت بکنیم
خورشید که چادرشب از سر انداخت
شرمنده که بایِست سیاهت بکنیم
مسلم سلیمانی – 8 اردیبهشت 1392
جشن دانش آموختگی سه گروه دانشکده ادبیات با
کم لطفی آقایان سران و مجری و خواننده در تاریخ 16 آبان 1391 درتالارفردوسی باشکوه تمام برگزارشد.
تاکورشودهرآنکه نتواند دید
در این پست شعر ارائه شده را هم در اینجا قرار می دهم.
پس زمینه اسلاید تصاویر را از اینجا دانلود کنید.
تصویر مقابل را در سایز اصلی ببینید.
چون برگ فتاده در شب پائیــزیم
خشکیده و ژولیده و غم انگیــزیم
دستی به هزار آه، ما هرسرشـب
بر گردن خاطرات می آویزیـــــــــم
ما آتش دردهایتان را یــــــــــــاران
با گریه کودکـــــــــــانه می آمیزیم
آنگــــــــــــاه چوآب در نقطه جوش
زیرتبتان ز گریه ســـــــــرمی ریزیم
چون کوه اگرهم نرسیدیم به هـــم
چون رود اگربه هــــــم نمی آمیزیم...
دوریم اگر زهم…، ولی بادلمـــــــــان
همواره کنارهم سر یک میـــــــــزیم
چون مرغک پرشکسته در گوشه باغ
صدبـــــــــــــار بیفتیم اگر می خیزیم
هر شب در رویاهایم
Every nihght in my drems
تو را می بینم.تو را حس می کنم
I see
you.Ifeel you
این گونه است که می دانم ادامه می دهی
That is how I
know you go on
دور دست در آن سوی فاصله
Far across the
distance
و فضای بین ما
And spaces
Betwee us
تو آمده ای تا نشان دهی که ادامه می
دهی
You have come
to show you go on
نزدیک.دور.هر کجا هستی
Near.far.wherever
you are
باور دارم که قلب ادامه می دهد
I belive that
the heart does go on
بار دیگر در را باز می کنی
Once more you
open the door
و تو اینجا در قلبم هستی
And you're
here in my heart
و قلبم همچنان ادامه خواهد داد
And my heart
will go on and on
عشق می تواند یکبار ما را لمس کند
Love can touch
us one time
و برای عمری دوام یابد
And last for a
lifetime
تا یکی هستیم و هرگز دور نشود
And never let
go till we're one
عشق وقتی بود که دوستت داشتم
Love was when
I loved you
یک زمان واقعی به آن دست یافتیم
One true time
I hold to
در زندگیم.همواره ادامه خواهیم داد
In my life
we'll always go on
این عشق است که از کف نخواهد رفت
There is some
love that will not go away
تو اینجایی.من از چیزی نمی ترسم
You're
here.there's nothing I fear
و می دانم که قلبم ادامه خواهد داد
And I know
that my heart will go on
ما تا ابد همین گونه می مانیم
We'll stay
forever this way
تو در قلبم ایمن هستی
You are safe
in my heart
و قلبم ادامه خواهد داد
And my heart will go on and on
خیال خام پلنگ من به سوی
ماه جهیدن بود
و ماه را ز بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من
- دل مغرورم - پرید و پنجه به خالی زد
که عشق - ماه بلند من - ورای
دست رسیدن بود
گل شکفته ! خداحافظ اگر چه لحظة دیدارت
شروع
وسوسهای در من به نام دیدن و چیدن بود
من و تو آن دو خطیم آری
موازیان به ناچاری
که هر دو باورمان ز آغاز به یکدگر نرسیدن بود
اگر
چه هیچ گل مرده دوباره زنده نشد اما
بهار در گل شیپوری مدام گرم دمیدن
بود
شراب خواستم و عمرم شرنگ ریخت به کام من
فریبکار دغلپیشه
بهانهاش نشنیدن بود
چه سرنوشت غمانگیزی که کرم کوچک ابریشم
تمامعمر
قفس میبافت ولی به فکر پریدن بود
شعراز حسین منزوی